چرا اینجوری شد!؟ عیده مثلا!
عید اوله ۱۷۶ نفر، عید اوله ۱۵۰۰ نفر...
امسال چقدر قاب عکس سر هفتسین خونههاست، امسال چقدر جای خالی تو خونههاست، چقدر ترس، غم، غصه...
امسال اولین عید بدون نسیم و ریرا و پریساست.
امسال اولین عید بدون عید دیدنیه، همهی دنیا تو قرنطینن. امسال تنهاترین عیده...
اصلا عید میشه که چی!؟ که جای خالیشون و بکوبونه تو صورتمون؟ داغ دلمون و تازه کنه؟ مثلا وقتی داریم میشماریم از روزی که هواپیما رو زدن چقدر گذشته، یا از آبان، یا از ۸۸، عید و ۲ روز حساب میکنیم؟!
عید میشه که چی! مثلا سال جدید دیگه جرم و جنایت نیست؟ سیل نیست؟ طوفان و آتش نیست؟ مثلا ممکنه ج ا نباشه؟! مثلا اگه ۹۸ تموم شه بازی از اول میشه و همه زنده میشن!
دنیا حالش خوب نیست، درد داره، مریضه...
آدما حرف قشنگاشون و یادشون رفته، افتادن به جون هم! دولتمردان افتادن به جون مردم، مردم افتادن به جون مغازهها، برخی هم به جون دولتمردان! یکی میگه اون باید میبست یکیم میگه اون نباید میرفت! منم میگم هم اون باید میبست هم اون یکی نباید میرفت.
خلاصه سال هم که نو شه روزگار همینه، ۹۸ یه بغض شد تو گلوم. ۹۹...